This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرودِ زن

به نامِ تو، که اسمِ رمز ماست
شب "مهسا" طلوع صد نداست

بخوان که شهر سرودِ زن شود
که این وطن وطن شود

شباهنگام میانِ کوچه‌هاست
به دَر کوبد که نوبت شماست

برادرم که سنگر من است
چو سایه‌سارِ روشن است
دویدنش فراخ سینه‌اش
چو جان‌پناه و مامن است

بر تنِ شاهدان
تازیانه می‌زنند
این زِ جان خسته‌گان
پاره‌ی تنِ منند

به جای او به قلب من بزن
جهان ترانه می‌شود
امان بده ببوسمش به خون
که جاودانه می‌شود

بسته بالای سر گیسوان
چه هیبتی است
کشته‌اند هر که را
راوی جنایتی است

سفر چرا؟؟ بمان و پس بگیر
ز جورشان نفس بگیر

بخوان که شهر سرودِ زن شود
که این وطن وطن شود
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی

1 comment

Maryam
دلت شاد و لبت خندان. به امید ایران آزاد