باسلام با این نظر کاملا موافقم، این افراد به واقع دین را ملعبه اهداف جاه طلبانه خودکردند ومردم را از آن متنفر وگریزان ،بگونه ای که امروزه ما بسیاری از قشر جوان را میبینیم که از دین متنفرند ومیگویند اگر دین چیزی است که این افراد میگویند ما ترجیح میدهیم کافر باشیم

سلام

میشه گفت تاثیری نداشته
ولی غلطه اینو بگیم. چرا؟
وقتی که یک حکومت عدالت محور سرکار باشه قطعا آدم مذهبی تر میشه و نشانه های بیشتری از حقانیت اسلام رو میبینه

در نتیجه مارو از مذهب دور کرده

‍ ✔️در زمان "حجاج بن یوسف ثقفی"، مردم که به هم می‌رسیدند از یکدیگر می‌پرسیدند که "دیروز که را کشتند؟ که را به صلیب کشیدند و که را شلاق زدند؟"

✔️در زمان ولید بن عبدالملک، کشتزارها آباد شد و تجارت رونق گرفت و پرس و جوی مردم از یکدیگر، در مورد بناها و تجارت و احداث آبراه‌ها و کشت درختان بود.

✔️وقتی سلیمان بن عبدالملک با آن خوش اشتهایی و علاقه به کنیز و کلفت ، خلیفه شد، حرف و حدیث مردم همه از ماکولات و مشروبات و زنان بود و آنچه از آن زمان به دست ما رسیده از این مقولات است.

✔️در زمان "عمر بن عبدالعزیز"، مردم از هم می‌پرسیدند که:" چقدر قرآن خوانده ای؟ ذکر مناجات دیشبت چه بود و در فلان ماه چقدر روزه گرفته‌ای؟".

🔻مردمان گویند که :"الناس علی دین ملوکهم" (الگوی رفتاری مردم، رهبران شان هستند)، اگر حاکم شرابخواره باشد، مردم هماره مست اند. اگر ظالم یا لواط کار، حریص و شکمباره باشد نیز همینطور، چنانکه اگر حاکم کریم و بخشنده یا خسیس و ظالم باشد نیز مردم چشم به او دارند. این قاعده در برخی زمان‌ها و در مورد برخی افراد صدق می‌کند. والله اعلم.

🔘عمادالدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشی (زاده ۷۰۱ ق.- درگذشته ۷۷۴ ق. -روستای مجدل نزدیک دمشق، سوریه) مورخ، مفسر و حدیث‌نگار مشهور شافعی - کتاب تاریخ "البدایة و النهایة"
#متن #تاریخ #کتاب
Telegram.me/sahandiranmehr

سلام. کاش یه گزینه دیگه ام می گذاشتین که مذهبی ام اما نوع مذهبی بودنم تغییر کرده.

من را از مذهب دور نکرده ولی از مذهبیها چرا. مذهبیهایی که سنتی اند مذهبشان مفت خدا نمی ارزد. مذهبیهایی که سیاسی اند و به قول حضرات ولایی اند منفور منند. اما مذهب به معنای انچه واقعا در دین امده و نه تفسیر به رای حضرات از دین همیشه مسیر زندگیم بوده است

من مذهبی بودم. بارها و بارها در مواجهه با دین گریزان، امر به معروف و نهی از منکر کرده ام. اما با توجه به مسائل این چند سال اخیر، این اختلاس ها دزدی ها بی عدالتی ها حق خوری ها که از سمت دینداران و مذهبیون صورت گرفته و اغلب بدون مجازات رها شده اند در بین مردم روی نهی از منکر ندارم. خودم هم دلسرد شده ام. حتی نماز نمیخوانم. این حجم از اختلاف طبقاتی در جامعه و جدایی وحشتناک قشر حاکم از مردم فرو دست، کاملا به من اثبات کرده دین فقط ملعبه ای است برای مکیدن خون خلق. بله من بشدت از دین فاصله گرفته ام و خوشحالم که مناسک مذهبی یک عده خونخوار را رعایت نمیکنم.

دوست عزیزِ قوی مذهب
فکر کنید همه مثل شما چون کوه نیستند
فکر کنید مردم نیم نگاهی به حاکمیتی که ادعای دین و داعیه صدور انقلاب به جهان داشته، دارند.
در این نیم نگاه به کرات دروغ و ریا و بی عدالتی شدید مشاهده می‌کنند. بنابر این با مشاهده و لمس این تناقض قطعا به دینشان خدشه وارد می‌شود.

من خیلی به مذهب و مذاهب علاقه ای ندارم و مذهب همچون قلاده ، تفکر را بدنبال خود خواهد کشید ولی این حکومت و دولت عین اسلام است البته نه کاملاً. اگر فقط کمی تفکر بی تعصب کنید، داعش و طالبان عین اسلام هستند.

دوست عزیزم سلام
فکر نمی کنم اگر دوستی به دوست خود بگوید : اگر درس خواندنت ریشه در خاک همت، دقت و تکرار داشته باشد، شاگرد ممتاز خواهی شد این جمله یعنی دوست گوینده منظورش این است که من شاگرد ممتازم

دوست عزیزم، من هم مثل بعضی از افراد شاید اگر، اگر چیزی را می دانم دلیلی بر عامل بودنم نیست

و اما بعد، اگر تمام دین از یک فرد و یا گروه صرف سیاسی گرفته شده باشد آیا دین فقط یعنی سیاست؟ ،
یا حتی اگر بعلاوه آن از مرجع تقلید گرفته شده باشد، دین یعنی سیاست و احکام؟
من دینم را در زمینه اخلاق از چه کسی باید دریافت کنم؟
اصلا دین تقلیدی است؟
یا تحقیقی؟
وای به حال من که دینم را به تقلید از پدرم، معلم، روحانی محل، مراجع، سیاست مداران، مداحان، سلبریتی ها، خواننده‌ها، شو من ها، رقاصه ها.... ، کور کورانه گرفته باشم


امان از تقلید قبل از تحقیق

که البته در هر زمینه ای بعد از تحقیق، تقلید کاملا عقلی است، آن هم تا زمان حفظ شرایط

این است که میگویم دینی که با تعقل و تفکر و تحقیق نباشه، بله زود ویران میشه
حتی با لرزش های کمتر از این هم حتما تضعیف میشه
و برای همین از باد و بید حرف زدم

اصولا باد آورده رو باد میبره

تقدیم به شما 🌹

سلام.
در باره نظر سنجی بهتر است واژه مذهبی تعریف شود.
آیا منظور محفوظ ماندن اصول عقاید دینی فرد است یا این مذهبی بودن شامل رعایت سطح احکام هم می شود؟
بطور مثال ممکن است شخصی کاملا در اصول دین و عقاید اصلی معتقد باشد اما با دیدن برخی فجایع و فریب ها و تباه اندیشی ها و ارشادهای منفی و نامعقول و زشت نسبت به فروع دین و واجبات عملی و نواهی آن و نیز مستحبات و مکروهات و یا شعائر مذهبی کم عمل و کم اشتیاق باشد.
شاید برای برخی این شرایط تاثیری در هردو یا یکی یا هیچکدام داشته باشد. پس این موضوع و این واژه شایسته تفکیک است.