.
شکافی عظیم بین رسانههای قدیمی و جدید◾ستگادین ۹ آگوست ۲۰۱۹
همیشه رسانههای سنتی، رسانههای جدیدتر را تحقیر و وجودشان را رد و انکار میکنند. آنها این کار را دقیقاً زمانی انجام میدهند که کاملاً با رسانههای جدیدتر از خودشان جایگزین شده باشند.
آنها گهگاه مقداری زمان و پول برای آزمودن رسانههای جدید صرف میکنند ولی خبری از پیشرفت در رسانههای قدیمی دیده نمیشود.
شوهای رادیویی به پای شوهای تلویزیونی نمیرسند. استقبالی از شبکههای تلویزیونی عمومی، برخلاف شبکههای تلویزیونی کابلی (پولی) نمیشود. صنعت کتاب به طور عمومی هر نوآوری تکنولوژیکی را نادیده میگیرد.
.
.
۲۰ سال پیش روزنامه ها موقعیت فوقالعادهای برای انتشار وبلاگ داشتند ولی چون توجه خوانندگانشان و اعتماد تبلیغکنندگانشان را داشتند، این موقعیت را از دست دادند.
رسانههای جدید در ابتدا تمایل دارند با آماتورها تطابق یابند و در روزهای نخست، بخاطر تازگیشان، به سختی میتوانند مخاطبی جور کنند. ولی باید دانست که نقطه قوت رسانههای قدیمی، محتوای حرفهایشان است و با عمومیشدن رسانه جدید و پیداکردن مخاطب، رسانههای قدیمیتر با سرعتی دو برابر سقوط میکنند چون تکقطبی بودن فضا، دیگر مثل قدیم وجود نخواهد داشت.
نویسندگان دایرةالمعارف چنان به کنترل تمام صفحاتشان غرّه بودند که ویکیپدیا را انکار میکردند. تولیدکنندگان و کارگردانان فیلم، بازیهای ویدیویی را نادیده گرفتند. ویرایشگران روزنامهها چنان به تسلط بر حوزهی محدود خویش مینازیدند که به مقابله با محتوایی که به صورت گسترده توزیع میشود( distributed content) برخاستند.
.
.
از هزاران روزنامه، تنها تعداد کمی به سودآوری رسیدند. از میلیونها تولیدکننده یوتیوب، فقط صدها مورد توانستند به حیات خود ادامه دهند. این در مورد پادکستها هم صادق است.
ولی معنی این حرف آن نیست که شما نباید تولید پادکست خودتان را شروع کنید. شما باید این کار را بکنید.
چون در پادکست، دست شما برای اشتراکگذاری ایدههایتان باز است. چون تولید پادکست، راهی برای شفافاندیشیدن است. چون شما با تولید پادکست، گروهی از افراد را که میخواهند با شما همسفر شوند، دور هم جمع میکنید.
مصطفی منبری۱۹مرداد۱۳۹۸
؛....................................