متنی در نقد مطلب جناب غلامرضا علیزاده
امید رضا بصیر کجایی

بی‌شک بانی و معمار و هنرمند باذکاوت #مسجد_جامع_عباسی، آن مکان را این‌چنین طراحی کرده تا وقتی مؤذن خوش‌لحن در پنج وعده صدای اذانش برخاست، ناخودآگاه مهیاشوندگان برای اقامه نماز به #سجده دراُفتند و با خدای خویش به راز و نیاز درآیند. چراکه اگر نگاهی بر کتیبه سردر این مسجد انداخته باشید درمی‌یابید که اینجا #مسجد است و کارکرد #مسجد هم از زمان رسول حق پُرواضح.
و همان بانی و معمار و هنرمند چیره‌دست و باذکاوت، به احترام همین بانوان چندده‌متر آن‌سوتر مسجدی را ساخته تا ایشان در کمال آرامش و آسایش در آنجا به عبادت بپردازند و برای آفریننده خویش #سجده کنند. کتیبه سردر آن #مسجد هم فریاد می‌زند اینجا هم #مسجد است.

نظری در مورد صدا و آواز بانوان ندارم؛ ولی از خورشید تابان‌تر است که #مسجد را برای آواز نساخته‌اند (چه آقا و چه بانو) و گذشتگان این دیار که آن را به خوبی می‌دانستند برای آواز خواندن، سال‌های سال است رحل اقامت زیر #پل_خواجو انداخته‌اند.

کافی بود فقط یکبار خود را به ورطه شک دکارتی می‌انداختید و با خود می‌اندیشیدید که نکند اینجا را سازنده‌اش برای امری سوای آواز خواندن ساخته باشد؟! و برای نماندن در این ورطه نگاهی گذرا به دیروز و امروز همین جهان اسلام از مصر و اردن و لبنان تا سعودی و امارات و دیگر بلاد مسلمان می‌انداختید که نه تنها هیچ کدام از کنسرت‌های زنان و مردان‌شان در هیچ مسجدی برپا نشده، حتی زن و مردشان به خود اجازه نمی‌دهند تحریری یا حتی بیتی را به آواز در #مسجد بخوانند؛ چون آنها از ورطه شک دکارتی خود را رهانیده‌اند و فلسفه و حکمت #مسجد برای‌شان از روز روشن‌تر است.
@kherad_Jensi

در مورد این پست👇
https://t.me/kherad_jensi/3292

10 comments

و چطور است که همین مسجد اگر به مذاق قدرتمداران خوش بیاید، سنگر هم می شود، محل صدور دفترچه بسیج و توزیع خوار و بار هم می شود، محل اجرای سرود و تئاتر هم می شود، مخل آموزش نظامی و انبار تیر و تفنگ هم می شود

دست بردارید از این همه شامورتی بازی
درست است هر محل کاربردی دارد وباتوجه به کاربردش باید استفاده شود این نکته پرواضح است اما ،در کشور ما که هیچ کس وهیچ چیز درجایگاه خود نیست کمی به مهریست که چنان بر این چنین رفتارهای ذوقی شلاتاق کنیم .دقیق تر که نگاه کنیم در سرزمین وحی هم زنان حق خواندن اواز وقران با صوت وحتی اذان گفتن دارند ،اما به جایگاه .هرکاری جایگاهی دارد واین امکان داده شده وقداست معابد ومساجد حفظ شده ،دراین حاکمیت اسلامی ما که هدف وسیله رو توجیه میکند اینطور حرف زدن بیهوده وپوچ است .دین ستیزی چون جمهوری اسلامی دردنیا وجود ندارد وقداست که مردم سالها برای دین داشتند رو از بین برده اند .پله پله که به عقب برگردیم مسئول این نابسامانی فرهنگی به خود بدنه حاکمیت میرسد.
این متن یکی دو اشکال داره، اول اینمه وقتی میفرمایید اینجا جای آواز نیست، یعنی شما یک پیشفرض گناه آلود برای آواز در نظر گرفتید که میدانیم قطعا اینطور نیست که اگر بود تمام مداحان و روضه خوانهای فعلی، گنهکار بودند، اذان گوها نیز دستگاه آوازی اجرا میکنند. اما اگر میگفتید اینجا جای هر آوازی نیس، میپذیرفتیم
لازم به توضیح نیس که شعر انتخاب شده مضمون مناجات دارد و دور از لهو است

دوم اینکه اگر همین فرد یک آقا بود، شما همین موضع را داشتید!؟

از تحدید واژه مسجد به محل سجده هم گذر میکنیم
جای آواز نیست ولی ما نخواسته و بالاجبار، وقت و بی وقت و مدام صدای عزاداریها و مصیبت‌خوانی‌ها و تعزیه‌خوان‌ها در دستگاه شور و فلان را پشت بلندگوهای آن میشنویم
Somayeh
یه طوری می گید اینجا جای آواز نیست انگار هزاران جای دیگه برای آواز ) مخصوصا آواز بانوان) وجود داره ولی این خانم بد سلیقگی کرده و مسجد رو برای خواندن این مناجات انتخاب کرده. همون پل خواجویی هم که مثال زدید از گزند افراطیون در امان نیست و هرچند وقت یکبار تو آواز خواندن آقایون زیر اون پل هم اختلال ایجاد می کنند. گذشته از همه اینها در جمهوری اسلامی مسجد کارکرد اصلی خودش رو از دست داده چرا که گاهی تبدیل شده به پایگاه بسیج، گاه شعبه اخذ رای، گاه نمایشگاه کتاب و البته گاهی شعبه آموزش نظامی
ضمنا، خوشا خواجه که سرود

در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
محراب و کمانچه ز دو ابرویِ تو سازم
***
حالا به اینکه خود اذان و صوت قرآن نوعی از آوازه کاری نداریم اما میشه بفرمایید اون نوحه خوانی های با ساز و آواز و اون مداحیها و مولودی خوانیهای همراه با دست زدن حکمش چیه که خیلی وقتها توو مسجد برگزار میشه؟!
متاسفانه هیچ چیزی جای خودش نیست. این هم
مسجد محل سرکوب جمع سازی های بیمارگونه وجدانیست ، آن خانوم لطف می کند کاربری به مسجد می دهد تا اعتبار از سرکوب دینی یا دِین وجودی بکاهد، جایگاه هرچیز ملزم به ابتکار روش است این روش است که می توان مکان را شکل دهد و آنرا معتبر سازد ، مسجد از بنیان اعتباری برآمده که از اساس علیه و ضد اعتبار است و ذهن و اعتبار آدمی را برنمی تابد ، خرده گیری از ابلهیت پیامبر کثیف اسلام و عرب بهیمی از بی توجه به قطعیت امکانات یک اعتبار و جازدن عینیات به جای اعتبار های یقنیی بزرگترین حقی هست که حقوق ملی را می طلبد ، هرچند اعتبار ایرانی با مسجد و با اعتبارات کلامی اصل اسلام ناب محمدی در تضاد است و اسلام ما یک اسلام ایرانی است تا اسلام محمدی پس بی توجهی و بی سوادی شما یاسر عرب نسبت به تاریخ ایران و تاریخ کلام در اسلام و فلسفه و توهم فلسفه اسلامی نشان از این دارد به خود خود از جایگاه مفاهیم و اذهان بی خبرید چه رصد که گنده تر از دهانتان افاضه بفرمایید و برای صوت و نوای زنان این مرز و بوم حد و حدود اعتبارات مکانی تایین کنید حتی چیزی که در مخیله ابله پیامبرتان هم نمی گنجید

شک دکارتی که سهل است فراتر از آن بحران دکارتی را در پیش داریم و دارید
آوازی که خوانده شد مناجات با خدا بود احترام مسجد هم حفظ شد آقایان مداح در مساجد این شعرها را به صورت ترانه و مداحی می‌خوانند ‌مگر اینکه با ترانه خواندن زنان مشکل داشته باشید