"به احترام درگذشت..." ؟!

درگذشت احترام دارد؟!

آیا، در زبان فارسی، "درگذشت" اصلاً از سنخ چیزهایی است که مشمول احترام یا بی‌احترامی می‌شوند؟

شاید مقصود این پژوهشگرِ فرهنگستان "به مناسبت" بوده، نه "به‌ احترام".
در غیر این صورت، این از آن نوآوری‌هایی است که از ذوق بویی نبرده. به‌عکس، ترکیب "شیر-آهن-کوه" در مقام صفتی برای کلمهُ "مرد" در شعر شاملو هم بدیع، هم زیبا است :
                                                                  
و شیرآهن‌‌کوه مردی از اینگونه عاشق
میدان خونین سرنوشت
به پاشنهُ آشیل
درنوشت.

می‌توان در زبان نوآوری کرد، اما هرکسی را قریحهُ ابداع نیست. برای طبع میان‌مایه ایمن‌تر این است که به استفاده از تعبیرهای سنتی زبان( مثل همان "به مناسبت") قانع باشد و نوآوری را به اهلش واگذارد.

#هومن_پناهنده
@gashthaa

5 comments

شاید بهتر بود از کلمه‌ی پاسداشت استفاده شود
سلام، ممنون از توجه شما. دلیل نگارش این جمله این بود که حتی پیش از عضویت من در جمع نویسندگان چشم‌و‌چراغ، به این شیوه نوشته بودند و من هم همان را ادامه دادم درحالی‌که به نظر خودم هم مناسب نبود و بهتر بود تغییرش می‌دادم. به هر حال وقتی همکاران این مطلب شما را برایم فرستادند تغییر دادم ولی کاش به جای این فرسته ابتدا به خودمان تذکر می‌دادید. ما که راه انتقاد را باز گذاشته‌ایم. ظاهراً شیوۀ برخی از ما این است که وقتی تلاش و زحمتی را می‌بینیم چیزی نگوییم و تنها منتظر اشتباه یا نکته‌ای باشیم که مورد پسند نیست!
بدرود و وقت خوش🍀
H PJ
سلام
من فرستهُ شما را در کانال دیگری دیدم و در آنجا هم امکان تذکر نبود.
با درود به همهٔ بزرگواران
با خواندن این نوشته دو مطلب به ذهن من رسید که می‌کوشم به کوتاهی آنها را بیان کنم:
١. آمیزهٔ «به احترام درگذشت» را من پیش از این هم بارها شنیده بودم و توجهم را به خود جلب نکرده بود. اگر با آمیزه های دیگری مانند «رادیوی جان» یا «آن ادارهٔ محترم» بسنجیم ، می‌بینیم که شگفتی این ترکیب کمتر از آنهاست و برای بسیاری از افراد غیرمعمول نمی‌نماید. آیا می‌توانیم در چنین شرایطی دیگر به چشم ناهنجاری به آن ننگریم؟
٢. دربارهٔ «هر کسی را قریحهٔ ابداع نیست»، البته درستی این گفته روشن است چه اگر خلاف این می‌بود شاعران و سخنوران برجسته اینقدر کم شمار نمی‌بودند. اما برای آدم میان مایه ای مانند من بسیار سخت است که بر میل خود به برخی از نوآوری‌ها لگام بزنند؛ چه احساس میکنم زبان دوست ماست و تا حدی با خوب و بد ما می‌سازد. اگر رابطهٔ من با زبان مانند رابطهٔ مدیر و کارمند بشود دیگر برای من لذتی ندارد. بنابراین من گمان می‌کنم که تا حدی حتی برای مردمان میانمایه هم بد نیست که هر از گاهی بال و پری بگشایند.
با سپاس فراوان
سلام و عرض ادب و احترام خدمت عزیزان فرهیخته
ازاین دادوستد فکری وتاب آوری بسیار لذت برده وآموختم .برقرار باشید.