تعامل بین کارفرما و کارمند از دید شخصی بنده:

واقعیت تصویر ذهنی من اینکه کارفرماها و کارمند ها هر دو در شکل دهی سیستم کسب و کار مؤثر میدونم.
کسب و کار یک سیستم کنترل بدون فیدبک نیست. یه سیستم کنترلی با فیدبک منفی هست که دوتا چند تا خروجی و ورودی داره (MIMO) و برای هر خروجی یک set point.
خروجی اول ار دید کارفرما هست و دید مطلوبی هم هست که  بیشترین سوددهی نقطه مطلوب هست. خوب طبیعی هست که حداکثر خواسته رو داشته باشه. اما فید منفی هم اینکه ممکنه بازدهی نیرو کم بشه یا مرتب نیروهاشون از سیستم خارج بشن که جایگزینی نیرو هزینه ای برای شرکت داره.
خروجی دوم این سیستم کسب و کار برای کارمند《رضایت شغلی》 هست. که مجموعه ای از پارامتر های متعدد مثه درآمد، ثبات کاری، استرس و ... باشه. در این قسمت هم فیدبک ها میتونه برخورد کارفرما یا نظامات انگیزشی شرکت باشه.

در حقیقت مجموع این پارامتر ها هست که یک شرکت رو میسازه. و مجموع تمامی رفتار کارفرمایان و کارمندان و فیدبک ها هست که فضای کسب و کار یک کشور رو میسازه.
برای مثال اگر تعداد زیادی از کارمندان تعهدات یک طرفه غیر معقول رو نپذیرند و کارفرما مجبور به استخدام نیرو های ضعیف یا بدون نیرو بمونه مسلما در شرایط استخدامی خودش تجدید نظر میکنه. ولی تا وقتی نیرو متخصص زیاد باشه و تن به هر تعهدی بده مسلما به رویه سودبخش خودش ادامه میشده
مطمئن هستم در کشور های پیشرفته هم برایند انتظارات و  فیدبک ها هستند که اون فضای کسب و کار بهتر اینجاد شده.

در نهایت هر کارفرما هم کارفرمای بالاتری داره که باید پاسخگو به تعهدات خودش باشه.

نکته بعد از در نهایت 🙂: اصلاح فرایند ها در یک ساختار بزرگ زمانبر هست.

@taksuntec

Comments

Be the first to add a comment