برای چیره گردانیدن قریش بر دیگران بوده. اینبود برخی بزرگان تیرهها نیز بچنان آرزوهایی افتادند و کسانی بدعوی پیغمبری برخاستند که یکی از آنها عبهله نامی بود در یمن که سپاهیان فراوان گرد آورد و به پشتگرمی عربهای صنعا توانست شهر را گشایَد و باذان را کُشد و زنش را بچنگ آورَد. ایرانیان در اسلام استوار ماندند و محمد را آگاه گردانیدند. لیکن نمیتوانستند بیوسان یاوری از مدینه شوند. اینبود گروهی از ایشان چنین نهادند که بکاخ درآیند و با یاوری زن باذان ، عبهله را کشند و چون از پیش آمادگیهایی رفته بود و همراهانشان نیز آماده بودند ، نقشهی بیباکانهی خود را بکار بستند و شب هنگام عبهله را در بستر کشتند و بامداد سر بریدهی عبهله را از بام کاخ با بانگ «الله اکبر. الا قد قتل الکذاب» (= خدا بزرگتر از همه است. همانا دروغگو کشته شد.) بزیر افکندند و بدینسان همراهانشان را آگاه گردانیدند. آنان در شهر ریختند و پیروان عبهله را تار و مار کردند و یمن با فداکاری ایرانیان بار دیگر زیردست دولت اسلام درآمد. (از گفتار «تأثیر ایرانیان بر جنبشهای نخستین اسلام» بخامهی محمدعلی امام شوشتری از شمارهی پنجم سال سوم مجلهی بررسیهای تاریخی) نویسندهی دانشمند این گفتار سخنان پژوهشگرانهی کممانندی در زمینهی مسلمان گردیدن ایرانیان و یاری به پیشرفت اسلام دارد که بسیار خواندنیست.