عالی بود ممنون.

یکی از دلایل و انگیزه های پذیرش جذابیت دین به ویژه اسلام همین است که دین به حیات و زندگی و وجود معنا می دهد و انرا در پیچ و خم دیدگاه های مخصوص خود شکل میدهد و از سردرگمی و بی معنایی زندگی بیرون می آورد و زندگی و حیات را در راستای جهان بینی خاص خود شکل میدهد و زحمت خود اندیشی و کشف و شهود و ادراک برای پی بردن به سایر معانی و راه های دیگر را از انسان می گیرد و چیزی را به خورد ذهن تشنه و جویای حقیقت میدهد و دیدگاه و جهان بینی خود را در ذهن و روح و کالبد انسان راحت طلب و البته گریزان از تفکر و مکاشفه و فاقد توانمندی ها و استعداد های علمی و منطقی ذهنی می چکاند و حک می کند. و داستان مخصوص و معطوف به هدف و جهان بینی خود و اورنده دین را بجای حقیقت جاری و نامکشوف می نشاند و نشانه های ظاهری و مبتذل را چاشنی جهان بینی خود میکند تا پذیرش و تسلیم اسان تر و موثر تر و ایمان اعتقادی قوی تر حاصل گردد.فارق از اینکه این دیدگاه چقدر به حقیقت امر نزدیک تر باشد حقیقتا دارویی شفا بخش به گمگشتگان و جویندگان معنا می باشد و قدرت جاذبه خود را از این راه بدست می اورد و اگر هم خود صاحب دیدگاه هم پی به داستان متناقص خود برده باشد ولی برای یارگیری و استیلا و تسلط بر اذهان توده از آن بهره برداری معطوف به خویش میکند تا با سیراب کردن اذهان تشنه انها را در راه منفعت خویش هدایت کند....عموم انسانها نیز از این داستان شیرین و عاقبت بخیر و روشن استقبال می کنند و پیرو و رهرو ان میشوند وذهن و فکر و مغز را از دردسرهای پیچیده کشف و شهود و علم و منطق خلاص میکند و حتی اگر هم پی به تناقضات ان دیدگاه برده باشد به لحاظ ناتوانی ذهنی و ترس از بی هویتی و گمگشتگی تن به داستان شیرین تعریف شده می دهند. یک رویای شیرین ولو ناپیدا و بعضا دروغ را به یک حقیقت به ظاهر تلخ ترجیح میدهد و ذهن ناتوان و گریزان از تفکر و مکاشفه خود را خلاص می کند

پاسخ به معمایی که هزاران جواب دارد که البته هرکدام از دیدگاه خود به تعریف آن می پردازیم و درستی یا نادرستی و نتیجه ان را هم در جهان نادیده توهم برانگیز و بدون بازگشت خواهیم دید

مطلبتون خیلی جالب بود و درست

و کامل

و جواب مشکل امروز

که انواع عرفانها به پیروان خود راه کشف و شهود را آموزش میدهند

و شخص با ورود در این وادی گم‌میشود

فقط کاش یکم ساده مینوشتید

من چند بار خوندم تا دقیق منوجه بشم

واقعا فشار اومد