▪️ تشویش مردم شهر در ترک‌های سقف بازار قدیمی‌اش نمایان است...
نقدی معمارانه بر رمان گود، نوشته مهدی افشارنیک

🖋 نرگس عافی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران

«گود روایتِ نفس‌گیرِ روزگارِ چند نسل است... داستانِ دخترانِ چریک، پسرانِ مدافعِ خرمشهر، مردانی که روحِ بازارِ سنتی تهران بودند یا زنانی که تیمسارهای آن‌چنانی را نوک انگشتشان می‌چرخاندند... نویسنده در نخستین رمانِ خود سراغ شکاف‌هایی رفته که از سال‌های قبلِ کودتای سال ۳۲ آغاز شد و ادامه پیدا کرد تا همین سال‌های نزدیک. باعثِ تولدِ فدایی، چریک، انقلابی، مذهبی، و کارگران و بازاریان شد. روحِ تهرانِ سنتی را از آنِ خود کرد و بعداز انقلاب هم جای این آدم‌ها را جورِ دیگری رقم زد. رمان با ریتمی سریع و وقایعی تکان‌دهنده پیش می‌رود. در هر فصل ماجرایی انتظارِ خواننده را می‌کشد و نگرانی مداومِ ریخته‌شدنِ سقف بازار قدیمی تهران که در کل رمان تکرار می‌شود...»

این مقدمه‌ای است که برای معرفی کتاب در پشت جلد آن درج شده است. رمان گود هم در گسترۀ زمانی و هم در گسترۀ مکانی سفری دور و دراز را طی می‌کند؛ قصۀ آن از کمی پیش‌از قیام پانزدهم خرداد سال ۴۲ آغاز می‌شود و تا کمی پس‌از روزهای پرالتهاب انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ ادامه می‌یابد. گرچه بیشتر اتفاق‌های کتاب (حدود نه فصل از هجده فصل آن) در دهۀ پنجاه رخ می‌دهد، با گریزی که نویسنده به دیگر دهه‌های تاریخ معاصرِ ایران می‌زند می‌توان روند تغییر پیداکردن نسبت آدم‌ها و فضاها را در آن به‌خوبی مشاهده کرد.

⭕️ ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/na1-03-22
http://koubeh.com/na1-2/

@koubeh

Comments

Be the first to add a comment