سعدی
مردکی را چشم درد خاست، پیش بیطار رفت که دوا کن. بیطار از آنچه در چشم چارپای می کند در دیده او کشید و کور شد. حکومت به داور بردند گفت بر او هیچ تاوان نیست. اگر این خر نبودی، پیش بیطار نرفتی. مقصود از این سخن آن است تا بدانی که هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آن که ندامت برد به نزدیک خردمندان به خفت رای منسوب گردد.

ندهد هوشمند روشن رای

به فرومایه کارهای خطیر

بوریاباف اگر چه بافنده‌ست

نبرندش به کارگاه حریر

 
#فرهنگ #کلاس_آنلاین #آکادمی_آموژ #آموزش_مجازی #گسترش_فرهنگ_دیجیتال_بوکان #سعدی
تصویر برگرفته از گلستان چاپ سنگی _۱۳۲۵ ه.ق

در خانه آموزش ببینید ...


@AmoujAcademy

Comments

Be the first to add a comment