🔰 خاطرهای از استاد شجریان بر مزار مولانا
محمد موسوی نوازنده نی در گفتگو با مجله عنوان ؛ شماره پانزده خرداد 1373 چنین میگوید: من این شانس را داشتم که سال 54 به اتفاق شجریان سفری به قونیه ترکیه داشته باشم. مراسم بزرگداشت مولانا همه ساله از 20 تا 27 آذر در قونیه برگزار میشود و هر شب مراسم سماع است. ترکیهای ها معتقدند مولانا متعلق به آنهاست و ایرانی نیست. روزی که بر مزار مولانا رفتیم قاری قرآن دیر کرد و شجریان به رایزن فرهنگی گفت: من قرآن میخوانم.
رایزن گفت: من خودم به اندازه کافی عصبانی ام، شما دیگه با من شوخی نکنید.
شجریان گفت: میروم و میخوانم، حالا ببین. شجریان رفت و خواند و در میان بهت همه مدال طلا و یک جلد قرآن نفیس جایزه گرفت. چشمان رایزن از حدقه در آمده بود به من گفت: جناب موسوی من که اصلاً باور نمیکنم.
مزار مولانا خیلی دیدنی بود. حالتی ایوان مانند دارد. برعکس ما که مرده را توی خاک می گذاریم، آنها روی زمین می گذارند و رویش را بصورت هلالی آجر می چینند. مولانا در وسط، پدرش دست راست و پسرش دست چپ او آرمیدهاند.
وقتی چشمم به مقبره اش افتاد بی اختیار یک نی کوتاه که در جیب بغلم داشتم، درآوردم و نغمه ای در سه گاه نواختم و شجریان با آن صدای جادوئیاش مرا همراهی کرد. چنان غوغا و شوری در دلها افکند که دیدم اکثر مردم گریه میکنند.
متولی آرامگاه مولانا نزدیک شد و گفت: آقایان اینجا ساز زدن ممنوع است، اما برنامه شما آنقدر عالی بود و با استقبال بی نظیر مواجهه شد که آنرا قطع نکردیم.
بعد رفت از موزه یک نی آورد و به من کادو داد و من هم نی خود را دادم شجریان با نوک چاقو و خط زیبایش نوشت و به موزه دادم که همچنان موجودست.
#شجریان_از_زبان_دیگران🔗 Instagram Youtube Aparat
👇 تصویر زیر مربوط به همین سفر است که چندی پیش بهمناسبت هشتادمین زادروز خسرو آواز ایران توسط استاد محمد موسوی در اینستاگرام رسمیشان منتشر شد
👇 🎼 @SedayShajarian