بنظر من یکی از مهم‌ترین مسائلی که در قوانین حقوق بشر لحاظ نشده است حق آزادی تصمیم گیری برای زندگی کردن و نکردن است! برای چه باید در امور خصوصی افراد دخالت کرد و حق انتخاب زنده نماندن را از او سلب نمود؟ چطور وقتی افراد می خواهند به جنگ بروند و یا مشاغل بسیار خطرناک انجام دهند یا ورزشهایی که از کوه و صخره با موتور یا دوچرخه یا حتی کوهنوردی و بسیاری از ورزشهای خطرناک انجام دهند جلوی آنها را نمی گیرند؟ جلوگیری از خودکشی افراد ریشه در خرافات مذاهب دارد که خودکشی را حرام می دانند چون خدا باید زمان مرگ افراد را تعیین کند! مثلا آنکس که سکته قلبی می کند و ناگهان می میرد خواست خدا است، یا عزرائیل حواسش نبود پاش گرفت به سیم حیات طرف و دوشاخه حیاتش از پریز زندگی دراومد و طفلی مرد! زندانیان را اعدام کردند و بیچاره ها مردند! ایالات متحده بمب اتمی انداخت و بیچاره ها مردند! وقتی ژاندارک قهرمان را زنده در آتش 🔥 سوزاندند این مشکلی نداشت و تقدیرش این بود ولی اگر خودش میخواست خودسوزی کند این غیرقانونی است اصلا او بیمار روانیست! یارو زنش می خواست خودکشی کنه او با هزار ترفند و کلک جلوی آن زن بینوا را گرفت، چند ماه بعد یه روز از شوهرش می پرسد که چرا تو اون روز نذاشتی من خودکشی کنم؟ اون روز که التماسم میکردی و قربانت برم و فدایت شوم می گفتی من فکر کردم درباره تو اشتباه کردم و تو مرا واقعا دوست داری و فقط عشقت را بروز نمیدادی و از این به بعد همه چیز عوض خواهد شد ولی تو به همان رفتار سابقت ادامه دادی و...! آقا جواب داد راستش رو بخوای چیزی تغییر نکرده و من جلوی خودکشی تو را گرفتم چون مادرم که فوت کرده و خواهرم هم ازدواج کرده و خارج از کشور رفته و اگر تو میمردی کی میخواست برای من و بچه ها غذا درست کنه و رخت و لباس ها را بشوره و به کار خونه برسه؟ اوضاع اقتصادی هم که خیلی خرابه و من نمی تونستم یه زن دیگه بگیرم و....!
غیر از این مسئله مربوط به کسانی هست که بیماری های بسیار طاقت فرسا دارند و رنج و درد بسیار زیادی تحمل می کنند که حتی قویترین مسکن ها و مخدرها هم تاثیری نداره و پزشکان هم امیدی به شفا ندارند، چرا آن شخص حق ندارد که از درد و رنج فارق شود و بمیرد؟؟
باید این موضوع بطور اساسی نه احساسی و مذهبی بررسی شود!
باتشکر از گروه توانا