✔️ افق های محدود مشروطه و ناکامی های عملی ایرانیان

🔹1- همانند همه "سالگردها"، سالگرد صدور فرمان مشروطیت منبع الهام نوشته های ستایش آمیز از این واقعه تاریخی است.اما، به گمانم برای فهمی معاصر و انتقادی از این واقعه، نیازمند نسبت سنجی میان اوضاع و احوال جاری ، و ایده های سازنده انقلاب مشروطه هستیم، زیرا که همیشه میان "ذهنیت تاریخی" و "تجارت تاریخی " نوعی تناسب برقرار است.

🔹2- با نگاهی به ایده های سازنده انقلاب مشروطه شاهد غلبه نوعی رویکرد "غیرادیکال" به بازسازی نظم سیاسی هستیم. این رویکرد، به جای تلاش برای تاسیس روایتی دموکراتیک از نظم علاقمند به بازسازی مفاهیم نو در چارچوبهای کهن و غیردموکراتیک است. دستاورد این رویکرد، حفاظت از هسته سخت اقتدار غیردموکراتیک و باورهای ذهنیست که جامعه ایرانی را در کنترل خود داشت.

🔹3- میرزا ملکم خان در رساله "دفتر تنظیمات" نمونه اتخاذ چنین رویکردی است. ملکم به جای نقد رادیکال "استبداد" و "جباریت" تنها خواهان انتظام بخشی به قدرت سیاسی استبدادی است. به تعبیر ملکم، « اوضاع سلطنت های معتدل به حالت ایران اصلا" مناسبتی ندارد. چیزی که برای ما لازم است، تحقیق اوضاع سلطنت های مطلق است. سلطنت های مطلق نیز بر دو قسم است است: یکی سلطنت مطلق منظم و دیگری سلطنت مطلق غیرمنظم». از نظر ملکم، گزینه مناسب برای ما "سلطنت مطلق منظم"است.

🔹4- میرزای نائینی نیز در کتاب "تنبیه الامة و تنزیه الملة" رویکردی مشابه را در زمینه "آزادی و مساوات" خلق می کند. با وجود رویکرد خلاقانه وی ، افقی که میرزا در زمینه آزادی و مساوات می آفریند، ناتوان از پذیرش اصل برابری همه شهروندان بدون در نظر گیری تبعیض های دینی، عقیدتی و جنسیتی است.نائینی "آزادی" را به "آزادی های سیاسی" محدود می کند و مساوات را نیز تنها در "اجرای" قوانین و نه "وضع " آن در نظر می گیرد.

🔹5- با تحلیل انتقادی ادبیات فکری و سیاسی امروز ایران، شاهد استمرار این نگرش ها هستیم. کنش گران اصلاح گر بیش از آنکه به تاسیس نظم دموکراتیک بر بنیاد حاکمیت ملی و خیر عمومی بیاندیشند، بیش از هرچیز گرفتار ایده "دولت منتظم" هستند. همچنین، نواندیشان دینی با وجود همه تلاشها هنوز نتوانسته اند اصل مساوات را در وضع قانون و تبعات آن را در حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به کانون اصلی نظریه پردازی خود تبدیل کنند.استمرار روایت های سنتی از نظم حقوقی و سیاسی نشانه استمرار این محدودیت های ذهنی است.

🔹6- افق های محدود ذهنی برآمده در عصر مشروطه، چشم اندازهای محدود ایرانیان را در صده گذشته برساخته است.فراتر رفتن از این وضعیت تنها با نقادی افق های برآمده از عصر مشروطه، و تلاش برای فهم اقتدار سیاسی در پرتو ایده "مساوات" و " حاکمیت ملی" ممکن است.در غیراینصورت، شاهد استمرار بحران های جاری خواهیم بود و تحول در "کارگزاران حکومتی" و " نظم حقوقی" نخواهد توانست به تاسیس نظم سیاسی دموکراتیک در ایران بیانجامد.

✔️برای نگاهی به نظریه های سیاسی برآمده در عصر مشروطه نگاه کنید به مقاله « تفکر روشن فکران عصر قاجار و امکان گذار از نظریه حکومت به دولت» در لینک زیر 👇👇:
https://bit.ly/339kBI9

@kazemizamharir

Comments

Be the first to add a comment