#معرفی_مقاله

🔸 طبق تعریف سنتی که نشئت گرفته از تلقی ارسطو از دوستی است، دوستی یک فضیلت اخلاقی است. اما آیا واقعا دوستی یک فضیلت است؟ آیا ما هنگام انتخاب دوست صرفا جذب فضیلت‌‌های او ‌‌می‌‌شویم؟ آیا در فرآیند دوستی صرفا فضایل اخلاقی به اشتراک گذاشته می‌‌شوند؟ زندگی عملی نشان می‌‌دهد که چنین نیست. روابط دوستانه‌‌ای را مشاهده می‌‌کنیم که در آن دوستان نسبت به هم وفادارند و به هم کمک می‌‌کنند اما در عین حال ممکن است دست به جنایت یا بی‌‌اخلاقی نسبت به افراد خارج از این گروه دوستی بزنند. مثلا دو دوست وفادار به هم، که باهم دست به دزدی و زورگیری می‌‌زنند.
🔹 نیهاماس تصور می‌‌کند تلقی سنتی از دوستی را نمی‌‌توان جدی گرفت. از نظر وی دوستی یک مقوله مهم و مفید است، اما در چارچوب اخلاق نمی‌‌گنجد. اخلاق بر برابری انسان‌‌ها تأکید دارد و بحث‌‌های اخلاقی حول امور مشترک بین انسان‌‌ها صورت می‌‌گیرد. اما دوستی چنین نیست. وقتی عده‌‌ای را وارد گروه دوستی خود کرده‌‌اید یعنی این افراد را از سایرین جدا کرده‌‌اید. چرا؟ چون این افراد ویژگی‌‌هایی متفاوت از سایرین داشته‌‌اند. دوستی برخلاف اخلاق بر پایه تفاوت‌‌ها استوار است نه اشتراکات. دوستی می‌‌تواند با جرم و جنایت یا فضیلت همراه باشد. می‌‌تواند برای ما مفید یا مضر واقع شود. می‌‌تواند خطرناک باشد. اما چیزی که مسلم است ما برای گسترش ابعاد وجودی خود، به دوستی نیاز داریم. دوستی به ما امکان تجربه‌‌های مختلف و بودن(being)‌‌ به شیوه‌‌های مختلف را می‌‌دهد.
پرسش مهم دیگر این است که دوستان ما چه ویژگی‌‌هایی دارند؟ ما دوستانمان را دوست داریم اما دقیقا چه چیزی را در آن‌‌ها دوست داریم؟ احتمالا خواهیم گفت فلان ویژگی یا فلان طرز رفتار را، اما ممکن است کسان دیگری این ویژگی‌‌ها یا رفتارها را داشته باشند، آیا ما با آن‌‌ها نیز دوست هستیم یا آن‌‌ها را دوست داریم؟ پاسخ دیگر ممکن است این باشد که ما آن‌‌ها را به خاطر خودشان دوست داریم. اما این خود یا شخصیت چیست که ما بخاطر آن کسی را دوست داریم؟
🔸 هنگام بهم خوردن یک رابطه دقیقا چه اتفاقی می‌‌افتد؟ آیا دوست ما ویژگی‌‌های سابق را که زمانی دوست می‌‌داشتیم از دست داده‌‌است؟ نیهاماس سعی می‌‌کند در این مقاله علاوه بر نشان دادن اینکه دوستی امری اخلاقی نیست با آوردن مثال‌‌هایی از روابط دوستانه به این پرسش‌‌ها نیز پاسخ دهد.
🔹 پرسش دیگری که ممکن است در این رابطه به ذهن خطور کند این است که چرا ترک کردن یک دوست می‌‌تواند دردناک و عذاب آور شود؟ یقینا از دست دادن صرفِ یک همپای تنیس یا یک همراه برای تماشای فیلم یا تئاتر نباید تا این اندازه دردناک باشد. نیهاماس اشاره می‌‌کند که دوستان بخشی از شخصیت ما را می‌‌سازند و با از دست دادن آن‌‌ها آن بخشی از وجودمان که در ارتباط با آن‌‌ها شکل گرفته بود نیز از دست می‌‌رود و دلیل آزردگی ما نیز دقیقا همین است. وقتی دوستی را ترک می‌‌کنیم فقط او را ترک نمی‌‌کنیم بلکه آن بخش از وجودمان که با او ساخته بودیم را نیز ترک می‌‌کنیم.
🔸 نیهاماس تلاش کرده یک نگاه فلسفی و همه جانبه به بحث دوستی و رابطه داشته باشد، در عین حال مسائلی را مطرح کرده و به چالش کشیده‌‌است که همواره در زندگی روزمره خود با آن‌‌ها سروکار داریم، از این رو خواندن این مقاله می‌‌تواند به ما در تحلیل هرچه بهتر ارتباطمان با دوستان کمک کننده باشد.

🔰 مقاله The Good of Friendship، از الکساندر نیهاماس

———————
🆔: @philsharif

1 comment