✅ داستانهای مدیریتی(اثر مرکب)
✳️مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش می تاخت.
اینطور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی می رفت.
مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد؛ کجا می روی؟
مرد اسب سوار جواب داد؛
نمی دانم از اسب بپرس
❗️❕✅نتیجه ی راهبردی:
این داستان زندگی خیلی از مردم است.
آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان می تازند، بدون اینکه بدانند به کجا می روند.
📚اثر مرکب
👤دارن هاردی
#داستان_های_مدیریتی
🔹با ما همراه باشید در:
🌐 کانال مدیریت نوین
👇👇https://telegram.me/newmanagement