نیروهای بزرگی در کار هستند که عراق را به محیطی خصمانه علیه ایران تبدیل کنند. طبعاً حذف یک فرماندهٔ نظامی نمیتواند تغییری کلیدی در معادلات منطقه ایجاد کند. بسیاری معتقدند که چنین حرکتهای خصمانهای از سوی ارتش آمریکا افکار عمومی عراق و فضای سیاسی این کشور را از آمریکا دورتر و به ایران نزدیکتر میکند و چه بسا منجر به اخراج نیروهای آمریکایی از عراق شود. هر چه باشد کارهای اخیر آمریکا نه تنها نقض حاکمیت ملی عراق، بلکه حملهٔ مستقیم به نیروهای نظامی این کشور و به واقع اعلان جنگ به آن نیز هست. در همین راستا نخستوزیر عراق قاسم سلیمانی و سایر کشتهشدههای اخیر را «شهید» خطاب کرده و از مجلس عراق درخواست کرده تا وضعیت نیروهایی آمریکایی در عراق را بررسی کنند[۴]. بسیار محتمل است که مجلس نیز تصمیم بگیرد نیروهای آمریکایی حق ماندن در عراق را ندارند. البته عراق به عنوان کشوری که دولت ضعیفی دارد و در وضعیت نیمهاشغالشده توسط ارتش آمریکا به سر میبرد نمیتواند به راحتی ارادهاش را بر آمریکا تحمیل کند؛ مگر اینکه در آن سو نیز ارادهای برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق وجود داشته باشد.
البته همهٔ سناریوهای ممکن چنین خوشبینانه نیستند. میتوان مانند عبدالله شهبازی سناریوهایی را تصور کرد که در آنها برنامههای مفصلی برای سرکوب و تسویهٔ نیروهای وابسته به ایران در عراق اجرا میشود. اتفاقی که میتواند به جنگ داخلی در عراق بیانجامد و چه بسا منجر به ظهور داعشها یا صدامهای جدیدی گردد[۵]. یا فرضاً در صورت بروز درگیری بزرگی بین نیروهای آمریکایی و عراقی-ایرانی ممکن است آمریکا وادار به لشگرکشی مجدد به عراق شود؛ یعنی تعداد نیروهای آمریکایی در عراق به جای کم شدن دو چندان شود. در این حین آمریکا در حال تقویت حضور نظامی خود در منطقهٔ خاورمیانه است[۶].
این ترور با تأیید شخص ترامپ انجام شده است، بنابراین صرف نظر از برنامهریزیهای کلانی که ممکن است توسط دولت پنهان در آمریکا در حال انجام باشد، شخص او در آن بهرهای سیاسی جستجو کرده است. ترامپ در شعارهای انتخاباتیاش و همینطور دوران ریاستجمهوریاش تاکنون وعدهٔ پرهیز از جنگ و کاهش حضور نظامی آمریکا در نقاط مختلف جهان را داده، اما با ترور سردار سلیمانی او کشورش را به سرعت به سوی جنگ با ایران هدایت کرده است. انگیزههای احتمالی او از کاری که ظاهراً خلاف وعدههای انتخاباتیاش است چیست؟
یک انگیزهٔ او را میتوان در راستای راضی نگاه داشتن عربستان سعودی، اسرائیل و لابیهای نیرومند صهیونیستی در آمریکا در نظر گرفت تا به او کمک کنند در انتخابات آتی پیروز شود. دیگر اینکه پروندهٔ استیضاح ترامپ به سنای آمریکا رفته و اگر چه در ظاهر بعید است اکثریت جمهوریخواه آن را تأیید کنند، اما شاید ترامپ نگران است دسیسهای در کار باشد و رأی برخی سناتورهای جمهوریخواه به زیان او برگردد. شاید او میخواهد با ایجاد شرایط جنگی یا شبهجنگی شانس استیضاح شدنش را به نزدیک صفر برساند.
برخی میگویند ترامپ قصد داشته با این کار فضای عراق را برای نیروهای آمریکایی ناامن کند و به این ترتیب بهانهای نیرومند برای خروج آبرومندانهٔ این نیروها از عراق بیابد. به نظرم این استدلال ضعیفی است. اولاً واکنش ایران به ترور سردار سلیمانی قابل پیشبینی نیست و میتواند نتیجهٔ معکوس دهد و آمریکا را وادار به گسترش حضور نظامی در عراق کند. ثانیاً خروج آمریکا بعد از هرگونه واکنش ایران به این ترور به معنای ضعف آمریکا تلقی خواهد شد و نمیتواند «آبرومندانه» تلقی شود!
عده دیگری میگویند ترور سردار سلیمانی صرفاً یک اشتباه بوده و نیروهای آمریکایی نمیدانستهاند او در آن خودرو است ولی بعد از عمل انجام شده سعی کردهاند از آن بهرهبرداری سیاسی کنند و وانمود کنند برنامهای از پیش طرحریزیشده بوده است. مجموعهٔ اطلاعاتی که در دسترس من قرار دارد به من میگوید که این گزینه محتمل نیست، اما شایعهٔ ارزشمندی است و ذهنهایی را به سوی خود میکشد و میتواند اندکی از وزن مسئولیت را از دوش مسببان این ترور بردارد.