«حفظیات بی‌مسئولیت» توهم است
🖋 محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

رؤسای هفت انجمن علمی علوم اجتماعی نامه‌ای به وزیر آموزش و پرورش نوشته‌اند و به مجاز شدن استخدام دانش‌آموختگان سطح 2 و 3 حوزه علمیه برای دبیری تاریخ و علوم اجتماعی اعتراض کرده‌اند. «چرا کسانی فکر می‌کنند قرار دادن دانش‌آموختگان رشته‌های غیرمرتبط – از جمله سطح 2 و 3 حوزه علمیه – در جایگاه تدریس تاریخ و علوم اجتماعی درست است؟» یک پاسخ، کاملاً روشن، صریح و مؤثر است: رابطه قدرت. کسانی به پشتوانه قدرت به علم و تخصص توجه نمی‌کنند؛ اما ریشه دیگری هم دارد و فقط رابطه قدرت نیست.

قدرت از ترس آبرویش، مدعی نشاندن آدم‌های غیرمتخصص هر سطحی از علوم حوزوی به جای پرستار، پزشک، مهندس، برنامه‌نویس و ... نمی‌شود. قدرت می‌داند که افکار عمومی را نمی‌شود برای نشاندن غیرمتخصصان در جای پزشک و مهندس توجیه کرد، اما فکر می‌کند متخصص علوم دینی می‌تواند تاریخ و علوم اجتماعی هم تدریس کند، و به این ترتیب هر دو تخصص علوم دینی و علوم اجتماعی و تاریخ را کم‌اعتبار می‌کند. چرا؟

یک. یک کلمه حداقل از دوره دبیرستان در ذهن دانش‌آموزان می‌کنند: «حفظیات». هر دانش‌آموزی که درس نمی‌خواند، حال و حوصله ریاضی و فیزیک نداشت، صرف‌نظر از این‌که چه قابلیتی داشت، می‌گفتند «برود حفظیات بخواند.» ادبیات، تاریخ، جغرافیا، دینی، فلسفه، اقتصاد و علوم انسانی و اجتماعی را یک‌جا با این کلمه مزخرف «حفظیات» جمع می‌بستند و یک‌کاسه داخل گونی‌ای می‌ریختند که می‌شد روی دوش هر غیرمتخصصی گذاشت.

مورخ، جامعه‌شناس، فیلسوف، اقتصاددان‌ (یک کم کمتر چون با ریاضیات هم سروکار دارند)،‌ عالم علوم سیاسی، مردم‌شناس، ادیب، جغرافی‌دان و ... همه انگار حافظه‌اند، ذخائر حفظیات که از سر ناتوانی در علوم دیگر، چون نمی‌توانسته‌اند ریاضی یاد بگیرند، زیست‌شناسی و آناتومی و فیزیولوژی بفمند، سر از حفظیات درآورده‌اند.

از پیرمرد روستایی پرسیده بودند فلانی – از بستگانش - چه رشته‌ای می‌خواند، با بی‌میلی گفته بود «نمی‌دونوم، میگن عنقول و منقول می‌خونه.» (الهیات در دانشگاه تهران «معقول و منقول» نامیده می‌شد. معقول (فلسفه و حکمت) و منقول (فقه) را شامل می‌شد.)‌ برخی تصورشان درباره علوم انسانی و اجتماعی همین قدر ساده‌انگارانه است.

دو. مهندس ساختمان اگر اشتباه کند، مسئولیت‌ دارد؛ یک نفر می‌میرد یا چهار نفر زیر آوار می‌مانند؛ اما برخی در این فکرند که علوم انسانی و اجتماعی هیچ مسئولیتی ندارد؛ تاریخ را هر جور دلت خواست درس بده، هر چه دل تنگت می‌خواهد به اسم علوم اجتماعی بگو، فلسفه هم که متر و معیار ندارد، چه اهمیتی دارد و چه مسئولیتی؟

واژه «حفظیات» گمراه‌کننده است. جامعه‌شناسان، مورخان، روان‌شناسان و بقیه علوم اجتماعی و انسانی که حتماً در گام‌های بعدی سراغ‌شان می‌روند، چیزی حفظ نمی‌کنند، اگر هم ادیبان یا بقیه اصحاب علوم انسانی و اجتماعی چیزی حفظ کنند، به جهت «حفظیات» بودن این علوم و دانش‌ها نیست. اشتباه به عرض رسانده‌اند. این‌ها هم مثل بقیه علوم عرصه خلاقیت، تحلیل، مفهوم‌سازی، مدل‌سازی، پژوهش بی‌طرفانه، اخلاق علمی، تحلیل پیچیدگی و کار تجربی روش‌مند مبتنی بر آزمایش، مشاهده، تاریخ‌پژوهی و گردآوری دقیق داده و تولید اطلاعات است.

علوم انسانی و اجتماعی هم مسئولیت دارند، مسئولیت تمدنی دارند. هویت، تاریخ، عقل معاش و تدبیر سیاسی، توسعه، نظام‌سازی برای اداره حکومت، کرامت انسانی، اخلاق، آسیب‌های جامعه انسانی، معناسازی، و تدوین سازوکارهای اداره جوامع با این علوم است. تهی کردن این علوم، تهی کردن جامعه و عاقبت توسعه‌نیافتگی است

شما شاید نمی‌شناسید، ولی ما دیده‌ایم که مغزهای علوم انسانی و اجتماعی جهان و ایران، اندازه بزرگان ریاضیات، پزشکی و مهندسی زحمت کشیده‌اند، خلاقیت داشته‌اند، برخی جهان را تکان داده‌اند، چیزی هم حفظ نمی‌کرده‌اند. باور کنید فیلسوف، جامعه‌شناس، مورخ، اقتصاددان، روان‌شناس، روانکاو، استراتژیست سیاسی و بین‌المللی شدن، که کار علوم انسانی و اجتماعی است، آسان نیست، به اندازه بقیه علوم تخصص، کوشش، تجربه، استعداد و هوش می‌خواهد؛ درست همان گونه که متخصص فقه، اصول، الهیات و اندیشمند دینی بزرگ شدن به هوش، سخت‌کوشی، خلاقیت و حتی وارستگی نیاز دارد. علوم انسانی و اجتماعی «حفظیات بی‌مسئولیت» نیستند.

منبع: دغدغۀ ایران (کانال تلگرامی دکتر محمّد فاضلی)

💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روال‌های حاکم بر سیاست‌های وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌‏های ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah

Comments

Be the first to add a comment