حرف من چه ربطی به این چرت وپرتای تو داشت..بهت گفتم به کسی که بهت ضرری نداشته فحش نده...البته چون الاغی نمیفهمی..انگار آخوندی چون اخوندها الاغن وتو هم مثل همونا یه حرفی بهت میزنم میری یه حرفی که هیچ ربطی نداره میگی

تو خودتا تو آیینه نگاه کن اون گوشات ببین شبیه الاغی..پادشاه کدوم مملکت خر؟؟مملکتی مونده یا تو توهمی،،دقیقا بگو کدوم مملکت..قرار نیست یکی پادشاه بوده همه کس وکارش بدون داشتن حکومت پادشاه باشن..هنوز فکر میکنی الاغ نیستی؟؟؟رضا شاه حکومت داشت؟؟نه ولی عرضه داشت جرات داشت برای ایران زحمت کشید .کشور را از قاچار بیشرف گرفت و همه چی درست کرد از شناسنامه ودانشگاه وارتش و....اخوندها چیزشم حساب نمیکرد.واقعا معمار مملکت بود.اگه ده سال دیگه حکومت میکرد اونوقت اون حرامزاده های غربی را سوار میشد ..فقط ده سال دیگه..بعد پسرش محمدرضا شروع کرد به ساخت کشور ولی اشتباه زیاد کرد به اخوندای ابنه ای رو داد به اون بیشرفای عوضی قدرت داد و اخرش همونا با کمک امریکا وغرب بیرونش کردن.ولی زحمت زیاد کشید برای وطن .هم خودش هم فرح با جان ودل زحمت کشیدن ولی اشتباهی کرد که نباید میکرد کسایی را میخواست راضی نگه داره که بیشرفترین ادمای روی زمین بودن و........ولی حالا پادشاهی مونده که پادشاه پادشاه داری؟؟؟الان فرزندان ناصرالدین شاه هم پس ادعای پادشاهی بکنن؟؟عجب...حتی برای وطن هیچی نکرده هیچکاری..خیلی کارها میتونست انجام بده که حالا مردم روش حساب کنن وبدونن یه رهبر واقعی هست.ولی هیچ کاری نکرد و داره زندگی معمولیش میگذرونه...شماهم پادشاه پادشاه کنید و تو توهم خودساخته خودتون خوش باشید

ببین حرف زدن بلد نیستی فحش میدی..بخاطر فحش دادن به اون بنده خدا بهت گفتم فحش نده ولی فهمیدم هدفت چیه بیغیرتی ..ازاینایی که میگن بیغیرت هستن و دنبال کسی هستن تا مادرشون بگاد..ولی چون کسی پیدانمیشه کیرقشنگش توکوس مادرت کنه میایی فحش میدی تا حداقل طرف چندتا فحش بده وشروع کنی به جرق زدن تا ابت بیاد ..پس شروع کن به جرق زدن چون فحش نمیدم ولی بخاطر ارضای تو ثواب میکنم...داستان خودما با مادرت میگم..من خیلی سالها پیش داشتم میرفتم یهو یه زنی را دیدم داره جیغ میکشه دویدم سمتش دیدم تویه خونه نیمه کاره چندتا کارگر افغانی و ایرانی رو یه زن افتادن یکی کیرش توکوسش کرده یکی کیرش دهنش ویکی توکونش..تا منا دیدن سریع فرار کردن منم دیدم وضعش خرابه جمع جورش کردم وگفتم چطور اینجا اومدی گفت یکیشون قراربود بکنه ولی یهو بقیه اومدن.گفتم اهان جنده ای..بعد تا خونشون رسوندمش ولی دلم نیومد کاریش نکنم چون مدام دستش تصادفی به کیرم میزد..بهش گفتم یه حموم کن تا مادری ازت بگاهم ..خلاصه گاهیدمش وازبس خوب حال داد ابم توکوسش ریختم.بعد گفت شوهرم نیست چندروز میشه گفتم میشه..خلاصه تو دو سه روز چندین بار گاهیدمش و اب توکوسش ریختم..بعد رفتم..7هشت ماه بعد گفتم یادی ازش بکنم رفتم تا ازخونه اومد بیرون دیدمش بایه شکم بادکرده گفتم مبارکه..گفت پسر توهه...مادرت بهم گفت پسر توهه

گفتم کوس نگو مگه نگفتی قرص میخورم گفت الکی گفتم.گفتم اون چند نفر که اونروز گاییدنت گفت نذاشتی ابشون بیاد اومدی فرار کردن...گفت بزار بدنیا بیاد شبیه خودت میشه....اره پسرم من اینجا دیدمت چیزی بهت نگفتم ..نگفتم من مادرت گاییدم و برای تو زحمت کشیدم...اون جاکشی که الان پیش مادرت خوابه بابات نیست..بابات منم..اگه باور نداری برو از مامانت بپرس یکی همچین ادعایی داره ببین مامانت چی میگه؟؟؟البته قصه های من و مامانت زیاده کم کم برات میگم ولی بیشعور واسه کوس مامانت جرق نزنیا

قصه های من ومامانت زیاده..روزی یه قسمت از مامانت مینویسم میدونم واسه همین میگشتی وبه هر کس فحش میدادی تا یکی بهت فحش بده وجق بزنی .حالا ارضا شدی..ولی ببین چه تصادفی شد ..من فکرنمیکردم پسرم اینجا باشه..ولی واقعا دنیا کوچکه...

یه روز داشتم مادرت میگاییدم یهو گفت عزیزم میشه ایندفعه بریزی دهنم گفتم باشه .کیرم کردم دهن مامانت سرش گرفتم با دستام تو دهن مامانت تلمبه میزدم یهو ابم ریخت دهن مامانت کیرم دراوردم کمی از ابم ریخت رو صورت مامانت با زبونش ابم جمع میکرد میخورد میگفت حیفه ابت هدر بره...پسرم جون مامانت که میدونم از من بیشتر دوسش داری برو ازش بپرس.بگو یه آقا تو تلگرام بهم گیر داده که من باباتم و قصه اونروزه که چندتا افغانی با چندتا جوون دیگه داشتن میگاییدنش برای مامانت بگو اگر گفت نه بعد من قبول میکنم دروغه وازت معذرت میخوام..ولی اگر مامانت قرمز شد سرش انداخت پایین و....اونوقت نیایی اینجا هندی بازی دربیاری که بابا چرا تنهام گذاشتی و.....همین الان برو از مامانت بپرس یا وقتی ازخوتب بیدارشد ازش بپرس..خیلیها منتظرن ببینن من راست میگم یانه .برو باباجون هروقت بیدار شد ازش بپرس تا به این خیلیها منتظر بگم که تو پسرمی

پسرم این عصبانیتت را خودم میدونستم که داری ..مگه میشه عصبانی نشی هان..یکی بیاد بعد 25سال بهت بگه اونیکه ریخته توکوس مادرت تودرست شدی من بودم واونیکه یه عمر بابا صداش میکردی بابات نیست ..میدونستم که دپرس میشی ولی واقعیت باید قبول کنی..یادش بخیر فقط یدفعه بعد اینکه فهمیدم مادرت با کیرم شکمش گنده شده و بدون اینکه بهم بگه ازم بچه دارشده اومدم اونموقع 2سالت بود..مادرت گفت بعد 2سال اومدی پسرت ببینی..گفتم این حرومزادست.گفت اگر هرچی هست با اب تو درست شده..گفت چشماش به تو رفته گفتم چیش به تو رفته گفت بگم میخندی گفتم بگو نمیخندم.گفت خالی که رو کونم هست رو کون پسرم هست انقدر خندیدم..اره پسرم من ومامانت روزای خوش هم داشتیم فقط بکن بکن و دعوا نبوده...حالا خودت ببین من از کجا میدونستم رو کونت خاله؟؟هنوز شک داری من باباتم؟؟؟میدونم که هنوز عصبانی هستی وپرخاشگری میکنی ولی من باباتم وتا اینا ثابت نکنم اروم نمیگیرم ..بالاخره از مامانت میپرسی ..از امروز اونیکه بهش گفتی بابا یه عمر..خودبه خود برات غریبه میشه و کم کم به من میگی بابا...

پسرم به خالی که رو کون توهه ومامانته قول میدم که یه خانواده بشیم..پسرم به اون تلمبه هایی که چندین سال پیش تو کوس مادرت زدم قول میدم که من ومامانت وتو بریم تفریح..پسرم میدونم سختته بابات عوض شده برات فعلا پرخاشگری وفحش میدی..ولی تقصیر من نبود به چوچول مامانت که تو دهنم بود تقصیر من نبود .من اصلا قصدی نداشتم که بابا بشم اون مامان جندت بی خبر از اب من استفاده کرد و بچه دار شد..چون بابات اولاد نداشت ومامانت میگه همش بهم سرکوفت میزد که عیب ازتوهه اونموقع هم امکانات انقدر زیاد نبود..ولی نامرد از اب کیرم استفاده کرد و مثلا شوهرش خوشحال کرد..نمیدونم اون جاکش چطور شک نکرد که این پسرش نیست ..من فقط میخواستم ثواب کنم مامانتا از زیر کیر جوونهای حشری تو خرابه نجات بدم وبعدش فقط خواستم یه کوسی بگام که عجب کوسی بود .ولی واقعا ثواب کنی کباب میشی...برو جنده را تو سه روز 20 بار بگاه ابی که به یه بدبختی درست شده را بریز توکوس وکون و دهن مادر این پسر الان فحشم بشنو..این عدالته مردم؟؟ قصه من ومامان پسرم قسمت بعدش به همین زودی

دوست عزیز جواب ایتها را نده اینها بسیجی‌ های شاهنشاهی هستند و دوباره یک دیکتاتوری می خواهند البته با آزادی‌های اجتماعی وورفاه که البته از جمهوری اسلامی بهتره ولی از اینها هم مثل بسیجی‌ ها هیچ وقت انتظار منطق نداشته باش

بی ناموس بسیجی تو یی که خایه های آخوندا رو دستمال میکشی شاهنشاه هویت یک کشور ،مزدور سایبری

چرت نگو اکثر مردم جمهوری خواهن نه سلطنت طلب

فکر کنم این حقه جدید سایبری هاست که خودشونو تو لباس سلطنت طلب ها نشون میدن و میخوان بین مردم تفرقه ایجاد کنن در حالی که ما یک بار انقلاب کردیم از دست شاه خلاص شدیم یک بار دیگه هم انقلاب میکنیم تا از دست ج ا خلاص بشیم نه اینکه دوباره شاه بیاریم

از حق نگذریم رضا پهلوی کارشو بلده ولی مثل پدرش بی جربزست ذره ای شبیه به پدربزرگش نیست

خدا شفات بده عین خامنه ای متوهمی، هر کس با شما هم عقیده نباشه دژمنه، بی ناموس شماهایید که از جانب ملت تصمیم می گیرید در فردای ایران آزاد هر چی مردم بگن شرطه نه هر چیزی که یک پفیوزی مثل خمینی دیکته بکنه

این ها بسیجی نیستند ولی طرفدار دیکتاتورهای چکمه هستند البته از دیکتاتوری نعلین بهتر است ولی همین دیکتاتوری شاهی بود که جامعه را ناآگاه بار آورد و گرفتار ملاهای خبیث انگلیسی فریبکار انداخت

دقیقا
این اشخاص که جمعی به سلطنت طلب ها فحش می دهند و جمعی به داریوش
باید گفت اکثرا یا سایبری هستند
و یا تندروها که نمی خواهند اتحاد بین مردم ایجاد شود
و می خواهند تفرقه بیاندازند

داریوش عشقی و حیف که برخی از روی ندانم و تعصبات گروهی به شما توهین می کنند ولی شما توی تمام عمرت رسالت خودت انجام دادی .

ببین دوست عزیز میدونم .البته خود این پسرم که تازه پیداش کردم .فحش دادبه یه بنده خدایی گفتم فحش نده فکر کرد عجب قدرتی دارم پس فحش بدم .رودرو خیس میکنن دیوثا..البته گفتم پسرمه بعدسالها پیداش کردم ....ممنون درسته اینهایی شاهنشاهی واین حرفا را میزنن البته که حتی پسرشاه هم ازاین اخوندای بیشرف خیلی بهتره ..ولی اینکه تواین 43سال برای وطن هیچ کاری نکرده باشی یعنی زیادمهم نیست برات...بازم میگم خود اقارضاپهلوی این ادعاهای اینارا نداره که بیاد ایران وشاه کشور بشه

ببین دوست عزیز اولش بگم من هیچوقت تاجاییکه تونستم به کسی فحش ندادم و از فحش خیلی بدم میاد بیش ازحد..به این بیشرف گفتم به اون بنده خدا فحش نده اونم فحش مادر بخاطر کسی که تاحالا از نزدیک ندیدیش داری به کسی فحش مادرمیدی که هیچ ضرری بهت نداشته.که شروع به فحش دادن کرد..البته فهمیدم بخاطر ارضا شدنش میخواد فحش بشنوه ومن اگر جوابش ندم ادامه میده..و به اون خداوندبزرگی که میپرستم اگر رودرو میدیدمش قطع نخاعش میکردم چون مرگ ارزش میخواد که نداره.وباید فلج بشه که هروقت تادستشوییم بره یادم بیفته..البته دنیا کوچکه وازهمین تلگرام شاید با یه دوستی دوست شد و خلاصه یه جایی دیدمش..ولی بارم یه خوبی داشت که فهمیدم پسرمه..هر چند پسر بی ادبی شده ولی همینقدر که از کمرمه خوشحالم ..این حرفا را بخاطری بهت گفتم که گفتی چقدرراحت به ناموس هم فحش میدن..بعضی اوقات مجبورمیشی .من این جمله تورا ده هابار گفتم تو اینستا تو جدلهای سیاسی که چقدر راحت بهم فحش میدید درحالیکه مادراتون مقدسن..ولی فهمیدم بعضیوقتا بعضیا انقدر گوه هستن که مجبورت میکنن فحش بدی...