This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 بخشی از کتاب آیات شیطانی ؛ نوشته‌ی سلمان رشدی / بخش دوم

https://t.me/sepehrazadi/162197

#اسلام #قرآن #آیات_شیطانی

@SepehrAzadi

21 comments

هموطنان عزیز و آزادیخواه

جوانان ،بازنشستگان ،کارگران ، کارمندان و کسبه شریف و مردان و زنان ایران عزیز تنها راه باقیمانده برای ملت ایران بعد از ۴۴ سال صبوری و دندان به جگر گرفتن در برابر تمام ظلم ها و ستم ها و فسادهای این رژیم فاسد و جنایتکار به رهبری خامنه‌ای خائن و قاتل که سردسته فرقه تبهکار و لواط کاران نیز هست و دستش به خون هزاران جوان پاک و معصوم این سرزمین آغشته هست، حضور گسترده و حداکثری تمام اقشار مختلف جامعه از فقرا تا بیکاران از کارگران تا کارمندان و از دانشجویان تا کاسبان بازار در کف خیابان های سرتاسر کشور هست تا با اعتراضات سراسری و همچنین اعتصابات سراسری این رژیم را سرنگون و از این همه درد و رنج رهایی یابیم

بازنشستگان عزیز و کارگران شریف این حکومت با اعتراضات ساکن و مسالمت آمیز برای شما تره هم خورد نمیکنه تا چه برسه افزایش حقوق و دستمزدها لطفاً با جوانان انقلابی و آزادیخواه ایران در کف خیابان ها همراه شوید
مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت هست

همزمان با سالگرد خیزش انقلابی مردم ایران همراه با جوانان شجاع ایران با اتحاد و همبستگی این رژیم فاسد و لواط کار را سرنگون کنیم
قدرت اتحاد و همبستگی مردم از قدرت تمام ارتش ها و نیروهای نظامی جهان بیشتر هست
ریدم توی دهن محمد و قرآن نجسش
God's is not important than humans
پاییز
دوباره آمده ام، بنده ای گنهکارم
تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم
قبول کن عملم را، بضاعتم این است
قبول دارم همی شه و بال و سَر بارم
ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره عشق
شبیهِ ابر، برای حسین می بارم
حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین
خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم
قسم به خونِ گلوی حسین، یا اللّه!
ببخش معصیتم را، ببخش رفتارم
اگر حسین نباشد، کجا رَوَد دلِ من؟
که بی وجودِ گل فاطمه، گرفتارم
میان روضه دلم می رود همان جا که
دو دست بر کمرش گفت: «ای علمدارم
بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است
بلند شو نفسم، ای همه کس و کارم
بلند شو، کمرم تیر می کشد عباس
ببین که خنده کنان، می دهند آزارم!
صدای خواهرم از خیمه می رسد بَر گوش
که ناله می زند: عباس میر و سردارم»
Majid Hidary
توهم‌کردید همه جا میتونید دسیسه و سفسطه کنید و آنقدر تحت تسلط عقبه اعمال زیانبار خود و نیروی رانش آن قرار گرفته و منافع کوتاه مدت ‌‌‌ و در دسترس خود را بر نفع پایدار خود و همه همنوعان خود ترجیع داده و توانمندی‌های عینی و قابل درک خود را مثل توان اراده و آزادی اراده خود و توان خرد و تشخیص نفع پایدار خود و همه همنوعانتان با اقتضای ذاتی آزادی و توان اراده نفی کنید و اراده کنید که اراده ای ندارید و روح و بنیان خود را هم در حد اجرام و احسام ‌‌‌‌‌‌ پایین آورده و فقط منتظر فرصتی بودید که به رفتار بدلی بعض همنوعان خود استناد کنید و همه توانمندی‌های درونی خود را ندیده بگیرید و خود را دربست تحت گرانش منافع مقطعی و زودگذر قرار دهید که هرچه توانستید همان حق شماست ولو با دسیسه و حقه و نیرنگ .........فقط وقتی پیامدهای رفتاری شما که گریز ناپذیر هم هست در همین دنیا دامن‌گیر شما شود کمااینکه علامت های آن نیز هویدا و بلکه طعمه هم تا حدودی در فرایند زمان شده آید و خواهید شد و حتی در حال طعمه شدن هم باشید و بطور ناخودآگاه و یا خودآگاه حقیقت این جهان هستی را در درون وجود خود ولو به اندازه کم بازیابی کنید همزمان در خواهید یافت که فقط خود را فریب می‌دادید و نحوه رفتاری شما که بخاطر منافع مقطعی و ناپایدار و کوتاه مدت نفع پایدار خودتان و همه همنوعانتان که وجه مشترک آن به پیوند مشترک آن برمیگردد و از آن غافل بوده آید را قربانی منافع زودگذر خود کرده و در حقیقت در تمام این مدت به خودتان و به همه آسیب می زدید و لاجرم و بنحو گریز ناپذیری طعمه پیامدهای رفتاری خود شده و آنچه تحمل میکنید جز تبعات برگشت همان اعمال زیانبار خودتان نیست که توهم داشته آید که زرنگی میکنید و به دیگران آسیب می‌رسانید و به قیمت رنج آنان لذت و آرامش بدلی خود را تامین می‌کردید و درخواهید یافت که اینها هزینه همین آگاهی است که به حقیقت روح خود به حقیقت جهان هستی و به آنچه که آرامش توام با اقتدار پایدار روح خود شما بوده و با اراده آزاد و توان آن که خود با اراده آنرا نادیده گرفته بخود تحمیل کرده آید و با بازیابی ارزش این حقیقت شاکر خواهید بود سرزنش خود که چرا بر علیه خود اقدام می‌کردید و خود را فریب می‌دادید .... ...این دید و بینایی علمی بدون دید و بینایی چشم خرد و انکار آن و رویه سلطه جویانه به هر طریقی و با نادیده گرفتن و یا کور کردن چشم خرد خود بیراهه ای است بسوی باتلاق ضعف و ناآرامی و آشوب و نفرت و جنگ و بی اعتمادی و ......و وضعیتهای هولناکی که میتوانید خودآگاهانه لحظه ای بدان فکر کنید و با سلاح‌هایی که خود ساخته آید و آماده و شرایطی که خود فراهم میکنید و خود اگر بتوانید فهم کنید که هرچه بیشتر در آن وضعیت فرو روید کمتر قادر به جلوگیری از آن خواهید بود و این هشداری است که فقط با بازیابی خودآگاهانه و توان اراده آگاهانه خود میتوان فهم نمود ........
Parviz Sahand
هیچ چیز غیر فیزیکی وجود تدارد
واقعا سلمان رشدی شجاعت آن را داشت که تاریخ اسلام را به نقد بکشد

از خود پرسیده‌اید
پیامبر آنکه خود میگوید پیام آور...خداوند بر زمین هست.....و رفتار وی باید...استخرهای باشد


ایشان قبل فوت خود....۹ زن رسمی داشت
برایم این هرگز قبول کردنی نبود
پاییز
دوباره آمده ام، بنده ای گنهکارم تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم قبول کن عملم را، بضاعتم این است قبول دارم همی شه و بال و سَر بارم ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره عشق شبیهِ ابر، برای حسین می بارم حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم قسم به خونِ گلوی حسین، یا اللّه! ببخش معصیتم را، ببخش رفتارم اگر حسین نباشد، کجا رَوَد دلِ من؟ که بی وجودِ گل فاطمه، گرفتارم میان روضه دلم می رود همان جا که دو دست بر کمرش گفت: «ای علمدارم بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است بلند شو نفسم، ای همه کس و کارم بلند شو، کمرم تیر می کشد عباس ببین که خنده کنان، می دهند آزارم! صدای خواهرم از خیمه می رسد بَر گوش که ناله می زند: عباس میر و سردارم»
چگونه یک فرد با تناقض‌گویی میتواند هم معصیت خود را قبول کند و هم طلب مقبولیت از خدای خویش داشته باشد. این شعر و سراینده‌اش غرق در توهمات ویرانگر است. معصیت با عشق هیچگونه قابل جمع نیست. اگر دروغهای کربلا که بدست خود آخوندها فاش میشه، درست هم باشه، هدف باید عدم تکرار آن وقایع باشه. درحالیکه شما مزدوران رژیم همیشه درحال تکرار آن وقایع هستید
درود بر سلمان رشدی کیر تو کون پاییز
خلیل مولا با اکانتی به اسم "ی" یک مادر بخطای سگ سان است که حاصل ریدمان چهل تخم مختلف مغول است
و بسیار زوزه میکشد
Majid Hidary
برگشت تبعات و پیامدهای نحوه رفتاری که آسیب به دیگری باشد به خود کسیکه آسیب وارد کرده در همین دنیا جدای از دیار عقبی یک قاعده عام است همه جا و در مورد فرد فرد و جامعه که از همین افراد تشکیل شده و روح جمعی مشترک دارد مصداق دارد و امکان گریز از آن وجود ندارد ما در چنبره انرژی و قدرت در اطرافمان آنهم با آگاهی نهادینه شده در آن که ایده تمرکز انرژی آگاهی در وضعیت و حالت انرژی مادی در قسمتی از خود قرار داشته و هیچ راه فراری نداریم و مختوم به تحمل تبعات بازگشتی آسیبی که به دیگری وارد کرده و میکنیم بنحو عینی و اینکه انکار و غفلت ما هم حتی ذره ای خلل به تحقق این فرایند نخواهد داشت ممکن است آنقدر از حقیقت دور شده باشیم که حتی یا وجود طعمه شدن تبعات برگشتی رفتارمان و تحمل رنج و آسیبی که خود آنرا بوجود اوردهایم نشویم و دیگران که می‌بینند به آگاهی برسند و با خودفریبی خود اقتضای آزمون و خطای بیشتر و هزینه های بیشتر و تحمل سختی های بیشتر و رنج و تعب بیشتری که نهایتا در درجه ای باعث توجه ما به حقیقت شده وبازیابی آگاهی و توان و انرژی حقیقت روحمان را با اراده ناآگاهانه خودمان با آن درجه از تحمل سختی گره بزنیم
اسلام یعنی کشتار و تجاوز و غارت
مرگ بر بنیانگذار و پیروانش
💩💩💩💩💩
مرگ بر جمهوری اسهالی و پیروان حرامزاده و جنایتکار شان …بزودی
مسلح خواهیم شد و اسلام و جمهوری اسهالی را در ایران برای همیشه نابود خواهیم کرد
Show next 7 comments